عدم که همیشه مرگ نیست..
میتونه توقف آدم تو زمانی باشه که لازمه بجنگه!
من اسمشو میزارم عدم..
علت توقف هم میتونه نشات گرفته از عشق باشه، تنبلی باشه..
منطق باشه! یا ؟! ...
نمیدونم اما هرآدمییه جایی میرسه به باتلاق عدم ک لازمه دست و پا بزنه و خلاص کنه خودشو از اون وضعیت..
این وسط به خیلی چیزا! و خیلی کسا چنگ میزنه و هدفش فقط رهایی..
گرچه ب قولی بزرگ "به گرفتار رهایی نتوان گفت آزاد"
پ.ن: این روزا میجنگم با هوس! عقل! زمان! چاره!عشق! و همه چی..
الهی بشه همونی ک باید :)